با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Woodwork

ˈwʊdwɜrːk ˈwʊdwɜːk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
قسمت چوبی خانه، چوب‌آلات نجاری
- Candidates continued to come out of the woodwork.
- نامزدهای انتخاباتی پیوسته ظاهر می‌شدند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد woodwork

  1. noun The craft of a carpenter: making things out of wood
    Synonyms: molding, paneling, fittings, carpentry, stairway, finishing, wood finishing, doors, window-frames, sashes, jambs, wood trim, staircase, woodworking

Idioms

ارجاع به لغت woodwork

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «woodwork» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/woodwork

لغات نزدیک woodwork

پیشنهاد بهبود معانی