فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Woodwork

ˈwʊdwɜrːk ˈwʊdwɜːk

معنی و نمونه‌جمله

noun

قسمت چوبی خانه، چوب‌آلات نجاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Candidates continued to come out of the woodwork.

نامزدهای انتخاباتی پیوسته ظاهر می‌شدند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد woodwork

  1. noun the craft of a carpenter: making things out of wood
    Synonyms:
    woodworking carpentry wood trim finishing staircase doors fittings paneling stairway jambs window-frames sashes wood finishing molding

Idioms

come (or crawl) out of the woodwork

(عامیانه) از اختفا درآمدن، (ناگهان) ظاهر شدن، از در و دیوار سر درآوردن

ارجاع به لغت woodwork

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «woodwork» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/woodwork

لغات نزدیک woodwork

پیشنهاد بهبود معانی