شکل نوشتاری این لغت در حالت صفت (adjective): word-for-word
کلمهبهکلمه، واژهبهواژه، لغتبهلغت، لفظبهلفظ، تحتاللفظی، جزءبهجزء، موبهمو، واوبهواو
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The translator was praised for her ability to provide a word-for-word translation of the foreign novel.
این مترجم را به دلیل تواناییاش در ارائهی ترجمهی تحتاللفظی از رمان خارجی ستایش کردند.
The witness recited his testimony word for word.
شاهد شهادتش را واوبهواو خواند.
The teacher explained the instructions word for word to avoid any confusion.
معلم درسها را موبهمو توضیح داد تا از هرگونه سردرگمی جلوگیری شود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «word for word» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/word-for-word-2