آخرین به‌روزرسانی:

آزاد به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی / aazaad /

free, exempt, optional, [mil] stand at ease!

free-form

اثر هنری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

liberal

اثر هنری

شیمی unbound

اثر هنری

free-lance, freelance

اثر هنری

ورزش freestyle

اثر هنری

spare, vacant

اثر هنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آزاد

  1. مترادف:
    آزاده حر خلاص رها سبکبار فارغ مخیر مختار مرخص مستقل مستخلص وارسته ول
    متضاد:
    اسیر برده بنده غیرمستقل گرفتار

ارجاع به لغت آزاد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آزاد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آزاد

لغات نزدیک آزاد

پیشنهاد بهبود معانی