با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

آشکار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • پیدا
  • فونتیک فارسی

    aashkaar
  • صفت
    evident, obvious, apparent, manifest, overt, conspicuous, divulged, visible
    • - خشم او آشکار بود.

    • - His anger was evident.
    • - عاقبت این طرح بعدها آشکار خواهد شد.

    • - The destination of this project will become apparent later on.
    • - دروغ بودن این اتهام آشکار است.

    • - The falsehood of this accusation is obvious.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد آشکار

ارجاع به لغت آشکار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آشکار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/آشکار

لغات نزدیک آشکار

پیشنهاد بهبود معانی