آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

تخم به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی / tokhm /

seed, egg, sperm, balls, testicle

seed

egg

sperm

balls

testicle

زیست‌شناسی zygote

zygote

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

گیاه‌شناسی spore

spore

spawn

spawn

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تخم

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت تخم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تخم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تخم

لغات نزدیک تخم

پیشنهاد بهبود معانی