با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

حول به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • پیرامون
  • فونتیک فارسی

    hõl
  • اسم
    around, surroundings, environs, suburbs, outskirts
    • - بیشتر فعالیت‌ها حول محور ورزش بودند.

    • - Most of the activities centered around sports.
    • - کودکان حول زمین بازی بازی کردند.

    • - The children played around the playground.
  • قدرت
  • فونتیک فارسی

    hõl
  • اسم
    power, might
    • - حول الهی

    • - power of God
    • - حول پادشاه تا فراتر از مرزها وسعت دارد.

    • - The king's power extends over the whole country.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد حول

ارجاع به لغت حول

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حول» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/حول

لغات نزدیک حول

پیشنهاد بهبود معانی