کالبدشناسی porterhouse, chine, chop, sirloin
گوشت راسته را به دیگر شقههای گوشت گاو ترجیح میدهم.
I prefer sirloin over other cuts of beef.
ویژگی رستوران، راستهی بهخوبی کبابشده است که با کره سرو میشود.
The restaurant's specialty is a perfectly grilled porterhouse, served with butter.
row, line, straight row, straight street
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ماشینها در یک راسته قرار داشتند.
The cars were parked in a single row.
قطار از راستهای پیروی میکند که از دل شهر میگذرد.
The train follows a line that runs through the heart of the city.
زیستشناسی order
رده پساز شاخه و پیشاز راسته قرار دارد.
Class comes after phylum and before order.
راستهی پستانداران شامل گونههای مختلفی مانند شیرها و فیلها است.
The order of mammals includes various species like lions and elephants.
horizontal
عکس بهصورت راسته در طول دیوار آویزان بود.
The picture was hung horizontal along the wall.
میز بهصورت راسته نسبت به پنجره قرار گرفت.
The table was positioned horizontal to the window.
کلمهی «راسته» در زبان انگلیسی به alley, lane, aisle یا row ترجمه میشود؛ بسته به زمینهی کاربرد، معادل مناسب انتخاب میشود.
«راسته» در زبان فارسی معمولاً به معنای مسیر یا فضای باریکی است که بین دو ردیف ساختمان، مغازه، یا هر ساختار دیگری قرار دارد. این واژه بیشتر در محیطهای شهری و بازارها کاربرد دارد و اشاره به گذرگاهی دارد که بهعنوان مسیر رفتوآمد یا محل قرارگیری فروشگاهها و غرفهها استفاده میشود. معادل انگلیسی این کلمه بسته به کاربرد میتواند متفاوت باشد؛ مثلاً در بازارها یا فروشگاهها از aisle یا lane استفاده میشود، در حالی که در محیطهای شهری یا کوچهها ممکن است از alley یا lane بهره گرفته شود.
راستهها در بازارهای سنتی و مدرن نقش مهمی دارند؛ آنها به سازماندهی فضا و تفکیک بخشهای مختلف کالا یا خدمات کمک میکنند. بهعنوان مثال، در بازارهای بزرگ، راستههای مختلفی وجود دارد که هرکدام به گروه خاصی از کالاها اختصاص یافتهاند، مانند راستهی پارچهفروشان یا راستهی طلا فروشان. این تقسیمبندی، خرید و فروش را برای خریداران و فروشندگان آسانتر و کارآمدتر میکند.
در برخی کاربردها، «راسته» به معنی ردیف منظمی از چیزی نیز هست. مثلاً در کشاورزی یا باغبانی، به ردیفهای منظم کاشت گیاهان یا درختان گفته میشود. در این معنا، «راسته» بهعنوان یک ساختار خطی و منظم دیده میشود که رشد و برداشت محصول را تسهیل میکند. معادل انگلیسی این کاربرد میتواند «row» باشد که معنای مشابهی دارد و در کشاورزی بسیار رایج است.
در فروشگاهها و سوپرمارکتها، واژهی «راسته» به عنوان مسیری بین قفسهها که مشتریان از آن عبور میکنند بهکار میرود. در این مورد، معادل دقیق «aisle» است. این فضاها به مشتریان امکان دسترسی آسان به کالاهای مختلف را میدهند و معمولاً برچسبگذاری و دستهبندی محصولات بر اساس این راهروها صورت میگیرد.
از نظر فرهنگی و اجتماعی، راستهها بخشی از معماری شهری و بازارهای سنتی هستند که به شکلگیری فضای جمعی، تعاملات اجتماعی و اقتصاد محلی کمک میکنند. آنها علاوه بر جنبهی کاربردی، نقشی در زیباییشناسی محیط نیز دارند و در بسیاری از شهرها، راستههای تاریخی به عنوان جاذبههای گردشگری و میراث فرهنگی شناخته میشوند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «راسته» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/راسته