فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

سن به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

سال، عمر، شماره‌ی سال‌های عمر

فونتیک فارسی

sen
اسم

age, years

او بیست ساله است؛ ولی سن عقل او به اندازه‌ی یک بچه‌ی پنج‌ساله است.

He is twenty years old, but has the mental age of a five-year old.

مادرم در سن هفتاد و پنج سالگی مرد.

My mother died at the age of seventy five.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

سن من سی و دو سال است.

I am thirty-two years of age.

تئاتر و غیره
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سن

  1. مترادف:
    پرده مجلس صحنه
  1. مترادف:
    جایگاه وقوع حادثه
  1. مترادف:
    رویداد حادثه واقعه
  1. مترادف:
    گزارش شرح
  1. مترادف:
    عمر
  1. مترادف:
    آفت گندم
  1. مترادف:
    دندان

ارجاع به لغت سن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سن

لغات نزدیک سن

پیشنهاد بهبود معانی