to break, to infringe, to break up, to interrupt, to break through, to rout, to surpass, to strike down, to breach, to violate, to shatter, to crack, to fracture
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
تا توانی دلی به دست آور، دل شکستن هنر نمیباشد
try your utmost to gladden others' hearts, breaking hearts is nothing to boast about
بند انگشتان خود را شکستن (به صدا درآوردن)
to crack one's knuckles
لمهی «شکستن» در زبان انگلیسی معمولاً به "break" ترجمه میشود. این فعل در زبان فارسی کاربردهای گستردهای دارد و میتواند به صورت فیزیکی یا استعاری به کار رود.
در معنای فیزیکی، شکستن به معنای خرد شدن، ترک برداشتن یا از بین رفتن ساختار یک شیء است. مثلاً وقتی میگوییم «لیوان افتاد و شکست» یا «پایش شکست»، منظورمان آسیب دیدن یا خرد شدن جسمی یک چیز است. این استفاده در زندگی روزمره بسیار رایج است و بیشتر مردم آن را با این معنا میشناسند.
اما شکستن فقط به این معنا محدود نمیشود. در زبان فارسی، این واژه کاربردهای استعاری زیادی دارد. ممکن است دل کسی شکسته شود، سکوت شکسته شود، عهدی شکسته شود یا حتی غروری در هم شکند. در این حالتها، شکستن به معنای ایجاد آسیب یا تغییر در حالت روانی، اجتماعی یا اخلاقی است. مثلاً وقتی میگوییم «دلش را شکستم»، منظور صدمه زدن احساسی به کسی است، نه شکستن یک شیء فیزیکی. یا در جملهی «سکوت را شکست»، به شروع صحبت بعد از سکوت اشاره میشود. همین چندلایه بودن معنا، این واژه را در زبان فارسی بسیار پرکاربرد و عاطفی کرده است.
در زبان انگلیسی هم "break" میتواند در بسیاری از این موقعیتها به کار رود. مثلاً میگویند "break the silence" یعنی سکوت را شکستن یا "break someone’s heart" یعنی دل کسی را شکستن. با این حال، بسته به زمینه، گاهی لازم است از واژههای دیگری مثل "shatter"، "crack"، یا "violate" استفاده شود. اما در مجموع، "break" معادل اصلی و رایج «شکستن» در انگلیسی است و بیشتر بار معنایی این واژه را در خود دارد.
واژهی «شکستن» از آن دسته افعالی است که هم در زبان محاورهای و هم در متون ادبی نقش مهمی ایفا میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «شکستن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شکستن