آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: سه‌شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴

    شکستن به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    فعل متعدی
    فونتیک فارسی / shekastan /

    to break, to infringe, to break up, to interrupt, to break through, to rout, to surpass, to strike down, to breach, to violate, to shatter, to crack, to fracture

    to break

    to infringe

    to break up

    to interrupt

    to break through

    to rout

    to surpass

    to strike down

    to breach

    to violate

    to shatter

    to crack

    to fracture

    خرد شدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    تا توانی دلی به دست آور، دل شکستن هنر نمی‌باشد

    try your utmost to gladden others' hearts, breaking hearts is nothing to boast about

    بند انگشتان خود را شکستن (به صدا درآوردن)

    to crack one's knuckles

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد شکستن

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    اقاله خردشدن خرد کردن ریزریز کردن گسستن
    مترادف:
    تکسیر کسر
    مترادف:
    درهم شکستن مغلوب کردن منهزم ساختن

    سوال‌های رایج شکستن

    شکستن به انگلیسی چی می‌شه؟

    لمه‌ی «شکستن» در زبان انگلیسی معمولاً به "break" ترجمه می‌شود. این فعل در زبان فارسی کاربردهای گسترده‌ای دارد و می‌تواند به صورت فیزیکی یا استعاری به کار رود.

    در معنای فیزیکی، شکستن به معنای خرد شدن، ترک برداشتن یا از بین رفتن ساختار یک شیء است. مثلاً وقتی می‌گوییم «لیوان افتاد و شکست» یا «پایش شکست»، منظورمان آسیب دیدن یا خرد شدن جسمی یک چیز است. این استفاده در زندگی روزمره بسیار رایج است و بیشتر مردم آن را با این معنا می‌شناسند.

    اما شکستن فقط به این معنا محدود نمی‌شود. در زبان فارسی، این واژه کاربردهای استعاری زیادی دارد. ممکن است دل کسی شکسته شود، سکوت شکسته شود، عهدی شکسته شود یا حتی غروری در هم شکند. در این حالت‌ها، شکستن به معنای ایجاد آسیب یا تغییر در حالت روانی، اجتماعی یا اخلاقی است. مثلاً وقتی می‌گوییم «دلش را شکستم»، منظور صدمه زدن احساسی به کسی است، نه شکستن یک شیء فیزیکی. یا در جمله‌ی «سکوت را شکست»، به شروع صحبت بعد از سکوت اشاره می‌شود. همین چندلایه بودن معنا، این واژه را در زبان فارسی بسیار پرکاربرد و عاطفی کرده است.

    در زبان انگلیسی هم "break" می‌تواند در بسیاری از این موقعیت‌ها به کار رود. مثلاً می‌گویند "break the silence" یعنی سکوت را شکستن یا "break someone’s heart" یعنی دل کسی را شکستن. با این حال، بسته به زمینه، گاهی لازم است از واژه‌های دیگری مثل "shatter"، "crack"، یا "violate" استفاده شود. اما در مجموع، "break" معادل اصلی و رایج «شکستن» در انگلیسی است و بیشتر بار معنایی این واژه را در خود دارد.

    واژه‌ی «شکستن» از آن دسته افعالی است که هم در زبان محاوره‌ای و هم در متون ادبی نقش مهمی ایفا می‌کند.

    ارجاع به لغت شکستن

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «شکستن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شکستن

    لغات نزدیک شکستن

    • - شکستگی صدا
    • - شکستگی کشتی
    • - شکستن
    • - شکستن از درازا
    • - شکستن با سروصدا
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    k keep your eyes peeled knack hindi concern hibernal high and mighty hilarious the outset reach out genuine interest genuine polluter intentionality belonging کشکول کوشک ساعد تهدیدآمیز تحکم تحکیم لحاف محفل ماسک معمول مطبوع مطبوعات مجزا محال محجر
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.