امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

محسوس به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

mahsoos
perceptible, sensible, palpable, marked

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد محسوس

  1. مترادف:
    آشکار ظاهر عیان مرئی مشهود ملموس نمایان هویدا
    متضاد:
    نامحسوس
  1. مترادف:
    حس‌شده احساس‌شده ادراک‌شده

ارجاع به لغت محسوس

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «محسوس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/محسوس

لغات نزدیک محسوس

پیشنهاد بهبود معانی