۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

کم به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت قید
فونتیک فارسی / kam /

few, little, slight, short, small, deficient, low, nominal, scanty, wispy, scant, meager, slim, barely, inadequate, seldom, sparing, sprinkling, piddling, measly, spare, insufficient, dim, faint, frugal, infrequent, insubstantial, meagre, minutely, modest, modicum, restricted, niggardly, paltry, shoestring, sparing, insufficiently, inadequately, sparingly, frugally

معدود

شمار دکترها کم بود و فقط به بیماران روبه‌مرگ رسیدگی می‌کردند.

Doctors were few and only attended very sick patients.

احتمال باران کم است.

There is little likelihood of rain.

سازه‌ی پیوندی
فونتیک فارسی / kam- /

a combining form (meaning: small, little, insufficient, oligo, -less, im-, in-)

مقدار کم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

کم‌حرف

inward

کم‌خواب

sleepless

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کم

  1. مترادف:
    اقل اندک اندک‌اندک انگشت‌شمار خفیف شمه قلت قلیل مزجات معدود ناچیز ناقص
    متضاد:
    زیاد قلیل کثیر
  1. مترادف:
    چندی مقدار
    متضاد:
    کیف

ارجاع به لغت کم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کم

لغات نزدیک کم

پیشنهاد بهبود معانی