deceit, guile, deception, feint, fraud, fraudulence, chicanery, trickery
deceit
guile
deception
feint
fraud
fraudulence
chicanery
trickery
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او از گول و خیانت دوستش لطمه خورد.
She was hurt by her friend's deceit and betrayal.
گول خوردن
to be deceived
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «گول» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گول