شکل نوشتاری دیگر این لغت: آبنبات
candy, rock candy, popsicle, comfit, taffy, bonbon, sugarplum, lolly, (fruit) drops, barley sugar, sweets, sweetmeat, fondant, boiled sweets
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او بهآرامی انگشتان بچه را که دور آبنبات حلقه شده بود از هم باز کرد.
She gently disengaged the child's fingers which were wrapped around the candy.
آبنبات ترش
lemon drops, sour candy drops
آبنبات نعنایی
mint candy, peppermint candy, humbug, spearmint
آبنبات بادامدار، بادام سوخته
praline
آبنبات شکلاتی
chocolate
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آبنبات» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آبنبات