maybe, perhaps, rather, but, perchance, on the contrary, only
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او با موفقیت توانست توافق ایجاد کند، نه با زور؛ بلکه با استدلال.
she strove successfully to effectuate a settlement, not by force but by reason.
(شکسپیر) تقصیر، ای بروتوس عزیز، در اختران ما نیست؛ بلکه این خود ما هستیم که فرومایهایم.
The fault, dear Bruts, is not in our stars, but in ourselves that we are underlings.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بلکه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بلکه