آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: سه‌شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۴

    جگر به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / jegar /

    liver, hepato-

    liver

    hepato-

    (کالبدشناسی) کبد

    جگر سرخ کرده

    fried liver

    جگر سفید، شش، ریه

    (as food) lungs, lights

    اسم
    فونتیک فارسی / jegar /

    sweetheart, honey

    sweetheart

    honey

    عزیز، دلبر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    جگرجان، چه می‌خواهی؟

    what do you want, my sweetheart?

    تولدت مبارک جگرم

    Happy birthday, sweetheart

    اسم
    فونتیک فارسی / jegar /

    courage, guts

    courage

    guts

    (مجازی) جرئت، شهامت

    او جگر داشتنش را در مبارزه ثابت کرده

    He has proved his courage in battle

    جگر داشتن

    to be brave

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد جگر

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    ریه شش کبد
    مترادف:
    عزیز نازنین
    مترادف:
    دلاوری دلیری شجاعت

    سوال‌های رایج جگر

    جگر به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «جگر» در زبان انگلیسی به liver ترجمه می‌شود و به یکی از اعضای حیاتی بدن انسان و بسیاری از جانوران اطلاق می‌گردد که نقش‌های متعددی در فرآیندهای زیستی ایفا می‌کند.

    جگر یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین اندام‌های داخلی بدن است که در سمت راست شکم، زیر دیافراگم قرار دارد. این عضو با ساختار منحصر به فرد خود، وظایف حیاتی فراوانی دارد که از جمله مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به پالایش خون، ذخیره مواد مغذی، تولید صفرا و متابولیسم چربی‌ها، پروتئین‌ها و کربوهیدرات‌ها اشاره کرد. جگر به عنوان یک فیلتر قوی، سموم و مواد مضر وارد شده به بدن را از خون جدا می‌کند و به سم‌زدایی بدن کمک می‌نماید.

    از نظر تغذیه‌ای، جگر یکی از منابع غنی پروتئین، ویتامین‌های گروه B به ویژه ویتامین B12، ویتامین A، آهن و سایر مواد معدنی است که برای سلامت بدن بسیار حیاتی هستند. به همین دلیل، جگر در بسیاری از فرهنگ‌ها به عنوان غذایی مغذی و انرژی‌بخش شناخته می‌شود و در انواع غذاها از جمله خورشت‌ها، کباب‌ها و خوراک‌های سنتی جایگاه ویژه‌ای دارد. البته مصرف بیش از حد جگر به دلیل میزان بالای ویتامین A می‌تواند مشکلاتی را به دنبال داشته باشد.

    در علم پزشکی و زیست‌شناسی، عملکرد جگر نقش کلیدی در حفظ تعادل شیمیایی خون و عملکرد صحیح سیستم‌های مختلف بدن دارد. این عضو توانایی بی‌نظیری در بازسازی خود دارد، به‌طوری که در صورت آسیب دیدن، می‌تواند بخش‌های از دست رفته‌اش را ترمیم کند. اختلالات مختلفی مانند سیروز، هپاتیت و سرطان کبد می‌توانند عملکرد جگر را مختل کنند و سلامت کلی بدن را به خطر بیندازند.

    همچنین، «جگر» در زبان فارسی کاربردهای استعاری و فرهنگی فراوانی دارد. به عنوان مثال، در زبان محاوره‌ای، جگر نمادی از شجاعت، صمیمیت و محبت عمیق است. عباراتی مانند «دل و جگر داشتن» به معنای داشتن شجاعت و استقامت به کار می‌رود. همینطور، در اشعار و ادبیات فارسی، جگر نماد احساسات شدید، غم و عشق نیز به شمار می‌آید که در بیان عواطف و حالات روحی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

    «جگر» نه تنها یک عضو حیاتی بدن است بلکه در فرهنگ و زبان فارسی، مفهومی گسترده‌تر و عمیق‌تر دارد که هم در علوم پزشکی و هم در زندگی روزمره و ادبیات جایگاه مهمی دارد. این کلمه، نمونه‌ای از پیوند بین دانش علمی و فرهنگ مردمی است که نشان‌دهنده غنای زبان و فرهنگ ماست.

    ارجاع به لغت جگر

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «جگر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جگر

    لغات نزدیک جگر

    • - جکش خور
    • - جکوزی
    • - جگر
    • - جگر آکند
    • - جگر بند
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.