آخرین به‌روزرسانی:

جگر به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / jegar /

liver, hepato-

(کالبدشناسی) کبد

جگر سرخ کرده

fried liver

جگر سفید، شش، ریه

(as food) lungs, lights

اسم
فونتیک فارسی / jegar /

sweetheart, honey

عزیز، دلبر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

جگرجان، چه می‌خواهی؟

what do you want, my sweetheart?

تولدت مبارک جگرم

Happy birthday, sweetheart

اسم
فونتیک فارسی / jegar /

courage, guts

(مجازی) جرئت، شهامت

او جگر داشتنش را در مبارزه ثابت کرده

He has proved his courage in battle

جگر داشتن

to be brave

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد جگر

  1. مترادف:
    ریه شش کبد
  1. مترادف:
    عزیز نازنین
  1. مترادف:
    دلاوری دلیری شجاعت

سوال‌های رایج جگر

جگر به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «جگر» در زبان انگلیسی به liver ترجمه می‌شود و به یکی از اعضای حیاتی بدن انسان و بسیاری از جانوران اطلاق می‌گردد که نقش‌های متعددی در فرآیندهای زیستی ایفا می‌کند.

جگر یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین اندام‌های داخلی بدن است که در سمت راست شکم، زیر دیافراگم قرار دارد. این عضو با ساختار منحصر به فرد خود، وظایف حیاتی فراوانی دارد که از جمله مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به پالایش خون، ذخیره مواد مغذی، تولید صفرا و متابولیسم چربی‌ها، پروتئین‌ها و کربوهیدرات‌ها اشاره کرد. جگر به عنوان یک فیلتر قوی، سموم و مواد مضر وارد شده به بدن را از خون جدا می‌کند و به سم‌زدایی بدن کمک می‌نماید.

از نظر تغذیه‌ای، جگر یکی از منابع غنی پروتئین، ویتامین‌های گروه B به ویژه ویتامین B12، ویتامین A، آهن و سایر مواد معدنی است که برای سلامت بدن بسیار حیاتی هستند. به همین دلیل، جگر در بسیاری از فرهنگ‌ها به عنوان غذایی مغذی و انرژی‌بخش شناخته می‌شود و در انواع غذاها از جمله خورشت‌ها، کباب‌ها و خوراک‌های سنتی جایگاه ویژه‌ای دارد. البته مصرف بیش از حد جگر به دلیل میزان بالای ویتامین A می‌تواند مشکلاتی را به دنبال داشته باشد.

در علم پزشکی و زیست‌شناسی، عملکرد جگر نقش کلیدی در حفظ تعادل شیمیایی خون و عملکرد صحیح سیستم‌های مختلف بدن دارد. این عضو توانایی بی‌نظیری در بازسازی خود دارد، به‌طوری که در صورت آسیب دیدن، می‌تواند بخش‌های از دست رفته‌اش را ترمیم کند. اختلالات مختلفی مانند سیروز، هپاتیت و سرطان کبد می‌توانند عملکرد جگر را مختل کنند و سلامت کلی بدن را به خطر بیندازند.

همچنین، «جگر» در زبان فارسی کاربردهای استعاری و فرهنگی فراوانی دارد. به عنوان مثال، در زبان محاوره‌ای، جگر نمادی از شجاعت، صمیمیت و محبت عمیق است. عباراتی مانند «دل و جگر داشتن» به معنای داشتن شجاعت و استقامت به کار می‌رود. همینطور، در اشعار و ادبیات فارسی، جگر نماد احساسات شدید، غم و عشق نیز به شمار می‌آید که در بیان عواطف و حالات روحی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

«جگر» نه تنها یک عضو حیاتی بدن است بلکه در فرهنگ و زبان فارسی، مفهومی گسترده‌تر و عمیق‌تر دارد که هم در علوم پزشکی و هم در زندگی روزمره و ادبیات جایگاه مهمی دارد. این کلمه، نمونه‌ای از پیوند بین دانش علمی و فرهنگ مردمی است که نشان‌دهنده غنای زبان و فرهنگ ماست.

ارجاع به لغت جگر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جگر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جگر

لغات نزدیک جگر

پیشنهاد بهبود معانی