امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

سر در آوردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

معادل انگلیسی لغت:
to understand, to make head or tail, to show up new courage, peer

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سر در آوردن

  1. مترادف:
    پی‌بردن دریافتن درک کردن وقوف یافتن
  1. مترادف:
    آگاه‌شدن اطلاع حاصل کردن واقف شدن مطلع‌شدن
  1. مترادف:
    متوجه شدن ملتفت شدن فهمیدن
  1. مترادف:
    ظاهر شدن پیدا شدن بیرون آمدن خارج شدن

ارجاع به لغت سر در آوردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سر در آوردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سر در آوردن

لغات نزدیک سر در آوردن

پیشنهاد بهبود معانی