فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

سر در آوردن به انگلیسی

معنی

معادل انگلیسی لغت:

to understand, to make head or tail, to show up new courage, peer

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سر در آوردن

  1. مترادف:
    پی‌بردن دریافتن درک کردن وقوف یافتن
  1. مترادف:
    آگاه‌شدن اطلاع حاصل کردن واقف شدن مطلع‌شدن
  1. مترادف:
    متوجه شدن ملتفت شدن فهمیدن
  1. مترادف:
    ظاهر شدن پیدا شدن بیرون آمدن خارج شدن

ارجاع به لغت سر در آوردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سر در آوردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سر در آوردن

لغات نزدیک سر در آوردن

پیشنهاد بهبود معانی