فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

شمایل به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

تصویر اولیا و مقدسان

فونتیک فارسی

shamaayel
اسم

icon, picture of holy people

هنرمند شمایل زیبایی کشید.

The artist painted a beautiful picture of holy people.

شمایلی حیرت‌انگیز از دوران باستان

a stunning picture of holy people from ancient times

صورت، چهره

فونتیک فارسی

shamaayel
اسم

portrait, icon, form, figure, representation

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

شمایلی زیبا از خانواده‌ام را به دیوار اتاق نشیمن آویختم.

I hung a beautiful portrait of my family on the living room wall.

شمایلی زیبا از زن جوان

a beautiful portrait of the young woman

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد شمایل

  1. مترادف:
    پرتره تصویر تمثال عکس نقش
  1. مترادف:
    چهره رخسار صورت
  1. مترادف:
    خویها سرشت‌ها

ارجاع به لغت شمایل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شمایل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شمایل

لغات نزدیک شمایل

پیشنهاد بهبود معانی