duty, obligation, task, work, devoir, responsibility, charge, chore
کوتاهی در انجام وظیفه
dereliction of duty
به محض این که وارد شهر شد به پادگان رفت و خود را برای انجام وظیفه معرفی کرد.
As soon as he arrived in town, he went to the base and reported for duty.
وظیفهی معلم آموزش و ارشاد است.
A teacher's task is to teach and to guide.
قدیمی pension, support payment, allowance, subvention
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(سعدی) …گبر و ترسا وظیفهخور داری
…Zoroastrians and Christians receive Your bounty
وظیفهی پربرکت
generous pension
کلمهی «وظیفه» در زبان انگلیسی به duty یا responsibility ترجمه میشود.
«وظیفه» یا duty مفهومی کلیدی در روابط اجتماعی، سازمانی و فردی است که به معنای تعهد یا الزام فرد نسبت به انجام کاری مشخص است. این واژه نمایانگر آن است که هر شخص در چارچوب نقشهای مختلف زندگی—مانند خانواده، شغل، جامعه یا حتی خود شخص—متعهد به انجام فعالیتها یا رفتارهایی خاص میباشد که در راستای اهداف یا قوانین آن نظام تعریف شدهاند. وظیفه میتواند از جنبههای حقوقی، اخلاقی یا اجتماعی بررسی شود و معمولاً با حس مسئولیتپذیری همراه است.
یکی از مهمترین جنبههای وظیفه، نقش آن در حفظ نظم و هماهنگی در جوامع و سازمانهاست. هر فرد یا گروه با انجام وظایف خود، بخشی از یک کل بزرگتر را تشکیل میدهد که بدون همکاری و انجام این مسئولیتها، سیستم بهدرستی عمل نخواهد کرد. بهعنوان مثال، در یک شرکت، هر کارمند وظیفه دارد وظایف محوله را به بهترین شکل انجام دهد تا اهداف سازمانی تحقق یابد. در سطح جامعه نیز، وظایف شهروندی مانند احترام به قوانین، پرداخت مالیات، و شرکت در انتخابات نمونههایی از وظایف فردی نسبت به اجتماع هستند.
وظیفه معمولاً بهصورت رسمی یا غیررسمی تعریف میشود. وظایف رسمی آنهایی هستند که توسط قوانین، قراردادها یا مقررات مشخص میشوند، مانند وظایف شغلی یا وظایف نظامی. وظایف غیررسمی اما ممکن است بر پایهی عرف، اخلاقیات یا انتظارات فرهنگی شکل بگیرند؛ برای مثال، مراقبت از اعضای خانواده یا کمک به دوستان در مواقع نیاز. در هر دو حالت، انجام وظایف مستلزم تعهد ذهنی و انگیزه اخلاقی است که آن را از یک فعالیت صرفاً فیزیکی متمایز میکند.
حس وظیفهمندی نه تنها باعث پیشرفت فردی و اجتماعی میشود، بلکه به سلامت روانی و رضایت شخصی نیز کمک میکند. فردی که وظایف خود را با دقت و مسئولیت انجام میدهد، معمولاً اعتماد به نفس بالاتر، روابط مثبتتر و جایگاه اجتماعی بهتری خواهد داشت. از سوی دیگر، نادیده گرفتن وظایف میتواند منجر به ایجاد تنش، کاهش اعتماد دیگران و حتی پیامدهای قانونی شود. به همین دلیل، آموزش و پرورش در هر سطحی تلاش میکند اهمیت و مفهوم وظیفه را به افراد منتقل کند.
«وظیفه» مفهومی است که مرز بین آزادی و تعهد را نشان میدهد. هر فرد در عین داشتن حق انتخاب، باید به تعهدات و مسئولیتهای خود نیز پایبند باشد تا تعاملات اجتماعی و سازمانی بهدرستی پیش رود. این تعادل میان حقوق و وظایف پایه و اساس زندگی سالم و منظم در هر جامعهای است. بدین ترتیب، درک درست از وظیفه و عمل به آن، کلید موفقیت فردی و جمعی محسوب میشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «وظیفه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/وظیفه