پرقدرت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:
  • قدرتمند، نیرومند
  • فونتیک فارسی

    porghodrat
  • صفت
    strong, mighty, powerful, preeminent, potent, dominant, predominant, authoritative
    • - طوفان پرقدرت بسیاری از خانه‌ها را خراب کرد.

    • - The powerful storm destroyed many homes.
    • - او زن پرقدرتی است که از بیان افکارش ترسی ندارد.

    • - She is a strong woman who is not afraid to speak her mind.
پیشنهاد و بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد پرقدرت

لغات نزدیک پرقدرت

پیشنهاد و بهبود معانی