زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

پرقدرت به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / porghodrat /

strong, mighty, powerful, preeminent, potent, dominant, predominant, authoritative

strong

mighty

powerful

preeminent

potent

dominant

predominant

authoritative

قدرتمند، نیرومند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

طوفان پرقدرت بسیاری از خانه‌ها را خراب کرد.

The powerful storm destroyed many homes.

او زن پرقدرتی است که از بیان افکارش ترسی ندارد.

She is a strong woman who is not afraid to speak her mind.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پرقدرت

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت پرقدرت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پرقدرت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پرقدرت

لغات نزدیک پرقدرت

پیشنهاد بهبود معانی