امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Alluvion

əˈluːviən əˈluːviən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
آبرفت، ته‌نشین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
noun
برخورد موج با کناره
noun
آبریز شدن، سیل
noun
افزایش وسعت زمین در اثر آبرفت، استحداث زمین رسوبی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد alluvion

  1. noun An abundant, usually overwhelming flow or fall, as of a river or rain
    Synonyms:
    flood inundation deluge cataclysm cataract downpour freshet niagara overflow torrent spate
  1. noun Clay or silt or gravel carried by rushing streams and deposited where the stream slows down
    Synonyms:
    alluvium alluvial sediment alluvial deposit

ارجاع به لغت alluvion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «alluvion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/alluvion

لغات نزدیک alluvion

پیشنهاد بهبود معانی