Freshet

ˈfreʃɪt ˈfreʃɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
سیلاب، شرشر، جوی آب شیرین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد freshet

  1. noun An abundant, usually overwhelming flow or fall, as of a river or rain
    Synonyms: alluvion, cataclysm, cataract, deluge, downpour, flood, inundation, niagara, overflow, torrent, spate
  2. noun The occurrence of a water flow resulting from sudden rain or melting snow
    Synonyms: overflow, deluge, spate, surge

ارجاع به لغت freshet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «freshet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/freshet

لغات نزدیک freshet

پیشنهاد بهبود معانی