امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Baronial

    bəˈroʊniəl bəˈrəʊniəl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective
    مربوط به بارون، بارونی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - a baronial mansion
    - منزل درخور بارون‌ها
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد baronial

    1. adjective large and impressive in size, scope, or extent
      Synonyms:
      grand great majestic magnificent splendid stately imposing regal royal noble august superb princely lordly sublime grandiose magnific

    ارجاع به لغت baronial

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «baronial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/baronial

    لغات نزدیک baronial

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی