آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Betimes

biˈtaɪmz bɪˈtaɪmz

معنی betimes | جمله با betimes

adverb

به‌هنگام، به‌موقع، زود، صبح زود، در اولین فرصت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

He awoke betimes.

زود از خواب برخاست.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد betimes

  1. adverb before the expected time
    Synonyms:
  1. adverb once in a while; at times

ارجاع به لغت betimes

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «betimes» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/betimes

لغات نزدیک betimes

پیشنهاد بهبود معانی