شکل جمع:
blocsبند آوردن، انسداد، جعبه قرقره، اتحاد دو یاچند دسته بهمنظور خاصی، بلوک، کنده، مانع، قطعه، بستن، مسدود کردن، مانع شدن از، بازداشتن، قالب کردن، توده، قلنبه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the farm bloc
گروه طرفدار کشاورزان
the Western bloc (of nations)
کشورهای بلوک غرب
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bloc» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bloc