۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Brunette

bruːˈnet bruːˈnet

شکل جمع:

brunettes

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

مو قهوه‌ای (زن)

She has a tall brunette.

او دارای موی قهوه‌ای بلند است.

The brunette smiled and waved as she passed by.

(زن) مو قهوه‌ای هنگام عبور لبخند زد و دست تکان داد.

adjective

دارای موی قهوه‌ای

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

a brunette girl

دختری با موی قهوه‌ای

The brunette girl stood out in the crowd of blondes.

دختر مو قهوه‌ای در میان جمعیت بلوندها توی چشم بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد brunette

  1. noun dark
    Synonyms:
    brown dusky tanned tawny swarthy brunet dark pigmented bistered
    Antonyms:
    blond blonde
  1. adjective dark hair and/or skin
    Synonyms:
    brown tanned dusky swarthy tawny pigmented swart bistered
    Antonyms:
    blond/blonde

سوال‌های رایج brunette

شکل جمع brunette چی میشه؟

شکل جمع brunette در زبان انگلیسی brunettes است.

ارجاع به لغت brunette

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «brunette» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/brunette

لغات نزدیک brunette

پیشنهاد بهبود معانی