شکل جمع:
blondsصفت تفضیلی:
blonderصفت عالی:
blondestهمچنین میتوان از blonde به جای blond استفاده کرد.
شکل نوشتاری دیگر این لغت در حالت جمع: blondes
رنگ بور، طلایی، بلوند، روشن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی رنگ
He wore a crisp, blond suit to the wedding.
او برای عروسی یک کتشلوار پرچین و روشن پوشیده بود.
The walls of the room were painted a blond color.
دیوارهای اتاق با رنگ طلایی رنگآمیزی شده بود.
موطلایی، موبور
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a tall blond Englishman
مرد بلندقامت و موطلایی انگلیسی
The blond puppy wagged its tail excitedly.
تولهسگ موبور دمش را با هیجان تکان داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «blond» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blond