۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Commentator

ˈkɑːmənteɪtər ˈkɒmənteɪtə

شکل جمع:

commentators

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable C1

مفسر، شرح‌دهنده، تأویل‌کننده، گزارنده، گزارشگر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Several commentators wrote about it.

چندین مفسر درباره‌ی آن نوشتند.

The sports commentator excitedly described the winning goal.

گزارشگر ورزشی باهیجان گل پیروزی را گزارش کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد commentator

  1. noun reporter
    Synonyms:
    writer reporter correspondent announcer observer critic analyst reviewer interpreter expositor pundit annotator sportscaster

سوال‌های رایج commentator

شکل جمع commentator چی میشه؟

شکل جمع commentator در زبان انگلیسی commentators است.

ارجاع به لغت commentator

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «commentator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/commentator

لغات نزدیک commentator

پیشنهاد بهبود معانی