شکل جمع:
commentatorsمفسر، شرحدهنده، تأویلکننده، گزارنده، گزارشگر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Several commentators wrote about it.
چندین مفسر دربارهی آن نوشتند.
The sports commentator excitedly described the winning goal.
گزارشگر ورزشی باهیجان گل پیروزی را گزارش کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «commentator» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/commentator