فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Conspiratorial

kənˌspɪrəˈtɔːriəl kənˌspɪrəˈtɔːriəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    حاکی از توطئه و توطئه‌سازی، توطئه‌آمیز، مرموزانه، توطئه‌گرانه
    • - They whispered in a conspiratorial tone.
    • - با لحنی توطئه‌آمیز نجوا می‌کردند.
    • - a conspiratorial plan
    • - نقشه‌ی توطئه‌آمیز
    • - The detective wore a conspiratorial smile as he revealed the secret information.
    • - کارآگاه وقتی اطلاعات مخفی را فاش کرد، لبخندی مرموزانه زد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد conspiratorial

  1. adjective Relating to or characteristic of conspiracy or conspirators
    Synonyms: conspirative

ارجاع به لغت conspiratorial

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conspiratorial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/conspiratorial

لغات نزدیک conspiratorial

پیشنهاد بهبود معانی