Draconian

drəˈkoʊniən drəˈkəʊniən
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more draconian
  • صفت عالی:

    most draconian

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
وابسته به Draco (دولتمرد سخت‌گیر یونانی) و قوانین ظالمانه‌ی منتسب به او، (با حرف کوچک) بسیار ظالمانه، بسیار ستمگر یا ستمگرانه، (قوانین) شدید

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- Draconian labor laws
- قوانین ستمگرانه کار
- He criticized the draconian measures taken by the police in controlling the demonstrators.
- او از اقدامات پیشگیرانه‌ی ظالمانه‌ای که پلیس برای کنترل معترضان اتخاذ کرده بود انتقاد کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد draconian

  1. adjective harsh
    Synonyms: brutal, cruel, drastic, exorbitant, extreme, heavy-handed, oppressive, rough, severe, strict, very severe

ارجاع به لغت draconian

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «draconian» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/draconian

لغات نزدیک draconian

پیشنهاد بهبود معانی