Duad

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
ترکیب دوتایی، زوجی، توأم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد duad

  1. noun Two items of the same kind
    Synonyms: couple, pair, twosome, twain, brace, span, yoke, couplet, distich, duo, duet, dyad

ارجاع به لغت duad

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «duad» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/duad

لغات نزدیک duad

پیشنهاد بهبود معانی