جفت، زوج، دو تا (هر چیز دوتایی یا دوبخشی که به عنوان یک چیز واحد در نظر گرفته شود) (بهویژه زن و شوهر)
The dyad of best friends had known each other since childhood.
دو تا دوست صمیمی از کودکی یکدیگر را میشناختند.
The police officer approached the suspicious dyad loitering outside the store.
افسر پلیس به زوج مشکوکی که در بیرون فروشگاه بیهدف پرسه میزدند، نزدیک شد.
زیستشناسی (ژنتیک) دوتایه (آنچه پس از جدایی چهارتایه در نخستین تقسیم کاستمانی (میوزی) به دست میآید)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی زیستشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the separation of a dyad into two homologous chromosomes
تقسیم دوتایه به دو کروموزوم همولوگ
The dyad observed under the microscope indicated successful meiotic division.
دوتایهی مشاهدهشده در زیر میکروسکوپ نشاندهندهی تقسیم موفقیتآمیز میوز بود.
ریاضی دویی، زوج
In linear algebra, a dyad is a matrix with only two columns and two rows.
در جبر خطی، دویی ماتریسی است که فقط دو ستون و دو ردیف دارد.
The algebraic structure of a dyad is often used to model binary relations in mathematics.
از ساختار جبری یک زوج اغلب برای مدلسازی روابط دوتایی در ریاضیات استفاده میشود.
شیمی دوظرفیتی، دووالانسی (اتم یا عنصر یا رادیکال)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی شیمی
In a diatomic molecule, two atoms of the same element form a dyad.
در یک مولکول دو اتمی، دو اتم از یک عنصر یک دووالانسی را تشکیل میدهند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dyad» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dyad