شکل جمع:
twosomesزوج، جفت، گروه دونفره، دو نفر، دو تا
The twosome shared a deep bond.
این دو نفر با یکدیگر پیوند عمیقی داشتند.
In the dance competition, they were the best twosome in the hall.
در مسابقهی رقص، آنها بهترین گروه دونفرهی سالن بودند.
As a twosome, they complemented each other's strengths and weaknesses.
آنها بهعنوان زوج، نقاط قوت و ضعف یکدیگر را تکمیل میکردند.
ورزش (گلف) بازی دونفره، بازی دوتایی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She felt a rush of excitement while playing in the final twosome of the tournament.
او هنگام بازی در دیدار دونفرهی نهایی این مسابقات بسیار هیجانزده شد.
Many fans gathered to watch the twosome for the championship.
بسیاری از طرفداران گرد هم آمده بودند تا رقابت دونفره برای قهرمانی را تماشا کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «twosome» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/twosome