فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Enwreathe

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • verb - transitive
    (دور یا روی چیزی را با گل پوشاندن) گلپوش کردن، گل‌پیرا کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد enwreathe

  1. verb
    Synonyms: encircle, garland, entwine, festoon, interweave, interlace, twine, twist, wreathe, plait, braid

ارجاع به لغت enwreathe

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «enwreathe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/enwreathe

لغات نزدیک enwreathe

پیشنهاد بهبود معانی