gayly نیز نوشته میشود ولی حالت نوشتار gaily رایج است.
با خوشحالی، با شوروشوق
The children danced gaily around the maypole.
بچهها با شوروشوق دور «تیرک ماه می» رقصیدند.
The couple strolled gayly hand in hand along the beach.
این زوج با خوشحالی دست در دست هم در امتداد ساحل قدم زدند.
بهطور زنده و شاد (از نظر ظاهری و رنگ و غیره)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The gates were gaily painted in green, yellow, and red.
دروازهها بهطور زنده و شاد با رنگهای سبز، زرد و قرمز رنگآمیزی شده بودند.
dress gayly
زنده و شاد لباس پوشیدن
با بیخیالی، با بیتوجهی
She gaily jumped into the ocean, not caring about the cold water.
با بیخیالی به درون اقیانوس پرید و به آب سرد اهمیتی نداد.
She gaily posted the private information on social media
او با بیخیالی و بیتوجهی اطلاعات خصوصی را در شبکههای اجتماعی منتشر کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gaily» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gaily