Historic

-ˈstɔː- / / -ˈstɑː- hɪˈstɒrɪk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more historic
  • صفت عالی:

    most historic

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B1
تاریخی، مشهور، معروف، مبنی‌بر تاریخ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- a historic event
- رویداد سرنوشت‌ساز
- prehistoric and historic times
- زمان‌های ماقبل تاریخ و تاریخی (ذکر‌شده در تاریخ)
- the historic meeting of the two leaders
- ملاقات تاریخی آن دو رهبر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد historic

  1. adjective momentous, remarkable
    Synonyms: celebrated, consequential, extraordinary, famous, important, memorable, notable, outstanding, red-letter, significant, well-known
    Antonyms: unimportant, unremarkable

لغات هم‌خانواده historic

ارجاع به لغت historic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «historic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/historic

لغات نزدیک historic

پیشنهاد بهبود معانی