Historical

-ˈstɔː- / / -ˈstɑː- hɪˈstɒrɪkl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more historical
  • صفت عالی:

    most historical

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective B1
وابسته به تاریخ و تاریخ‌نویسی، تاریخی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- a historical document
- سند تاریخی (دارای ارزش تاریخی)
- historical data
- دانسته‌های تاریخی
adjective
برپایه‌ی تاریخ، برمبنای تاریخ
- a historical novel
- رمان تاریخی
adjective
واقعی (نه ساختگی یا تخیلی)، رویداده، رخداده
adjective
بیان‌شده یا مشهور در تاریخ‌ها
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد historical

  1. adjective recorded as actually having happened
    Synonyms: actual, ancient, archival, attested, authentic, chronicled, classical, commemorated, documented, factual, important, in truth, old, past, real, verifiable
    Antonyms: fictional

Collocations

  • the historical method

    روش بررسی (چیزی) از نظر تاریخی

    روش تاریخی، روش‌شناسی تاریخی

لغات هم‌خانواده historical

ارجاع به لغت historical

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «historical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/historical

لغات نزدیک historical

پیشنهاد بهبود معانی