فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

J

dʒeɪ dʒeɪ

شکل جمع:

js

توضیحات:

شکل جمع دیگر این لغت: J's و j's

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable

J (دهمین حرف الفبای انگلیسی)

My friend's name starts with a 'J'.

اسم دوستم با "J" شروع می‌شود.

Can you spot the letter 'j' in this word search?

آیا می‌توانید حرف 'j' را در این جست‌وجوی کلمه پیدا کنید؟

abbreviation noun countable

فیزیک ژول (واحد اندازه‌گیری دما یا انرژی)

مخفف کلمه‌ی joule است.

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The battery supplies 500 J of power.

باتری ۵۰۰ ژول برق تامین می‌کند.

The car's engine produces 300 J of energy.

موتور خودرو ۳۰۰ ژول انرژی تولید می‌کند.

noun countable uncountable

صدای j، تولید صدای j

The j in her voice was unmistakable.

آوای او برای صدای j بدون‌ اشتباه بود.

The j in his words echoed through the room.

صدای j در کلمات او در اتاق منعکس شد.

noun countable

ریاضی بردار موازی با محور طول‌ها

The direction of j is always perpendicular to the x-axis.

جهت بردار موازی با محور طول‌ها همیشه بر محور x عمود است.

In this problem, we need to find the magnitude of j.

در این مسئله باید اندازه‌ی بردار موازی با محور طول‌ها را پیدا کنیم.

noun countable

جِی (برای مشخص کردن چیزی به‌عنوان دهمین مورد)

In the serial number, the letter J indicates the tenth production batch.

در شماره‌ی سریال، حرف جی نشان‌دهنده‌ی دهمین سری تولید است.

The test booklet labeled section J as the tenth and final part.

دفترچه‌ی آزمون بخش جی را به‌عنوان دهمین و آخرین بخش مشخص کرده بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The j color

دهمین رنگ

J place

جایگاه دهم

noun countable uncountable

J مانند، هرچیز شبیه به J

The tree branches formed a perfect j against the sky.

شاخه‌های درخت شکلی J مانند زیبایی را در مقابل آسمان تشکیل دادند.

The clouds in the sky looked like a giant J.

ابرهای آسمان شبیه به J بزرگی بودند.

noun plural informal

ورزش جامپ‌شات، پرتاب پرشی، پرتاب جفت

She practiced her j for hours every day.

او هر روز ساعت‌ها پرتاب پرشی خود را تمرین می‌کرد.

Their teammate has the best j on the team.

هم‌تیمی آن‌ها بهترین جامپ‌شات را در تیم دارد.

abbreviation noun countable

سرباز (ورق بازی)

مخفف کلمه‌ی jack است.

I like playing games with the j card.

من دوست دارم با کارت سرباز بازی کنم.

He held a "J" and a Queen, which gave him a strong hand in the game.

او یک سرباز و یک بی‌بی داشت که دست قوی‌ای در بازی به او داد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the jack of clubs

سرباز خاج

abbreviation noun countable

نشریه، ژورنال، مجله

مخفف کلمه‌ی journal است.

The latest edition of the J of Environmental Studies is now available.

آخرین شماره‌ی مجله‌ی مطالعات محیط زیستی هم‌اکنون در دسترس است.

The article was published in the J of Applied Science.

مقاله در نشریه‌ی علوم کاربردی منتشر شد.

abbreviation noun uncountable

دادرسی، عدالت، قاضی

مخفف کلمه‌ی judge و justice است.

The lawyer addressed the J respectfully

وکیل با احترام با قاضی صحبت کرد.

In the trial, J ruled that the evidence was inadmissible.

در محاکمه، قاضی تصمیم گرفت که مدرک قابل پذیرش نیست.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد j

  1. noun a unit of electrical energy equal to the work done when a current of one ampere passes through a resistance of one ohm for one second
    Synonyms:
    joule watt-second
  1. noun The 10th letter of the Roman alphabet
    Synonyms:
    j.

ارجاع به لغت j

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «j» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/j

لغات نزدیک j

پیشنهاد بهبود معانی