شکل جمع:
lakesدر معنای چهارم همچنین میتوان از laky بهجای lake استفاده کرد.
دریاچه (ناحیهای وسیع از آب که توسط خشکی احاطه شده و معمولاً در زمینهای پست یا گودالها قرار دارد)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
Lake Urumiah
دریاچهی ارومیه
the lake behind Karaj Dam
دریاچهی پشت سد کرج
a lake of hardened lava
دریاچهای از گدازهی سفتشده
رنگدانهی لاکی (رنگدانهی قرمز مایل به بنفشی که از لاک یا کوشنیال تهیه میشود)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Lake pigments are often used in cosmetics.
رنگدانههای لاکی اغلب در لوازم آرایشی استفاده میشوند.
The ancient Egyptians used lakes to create vivid colors in their artwork.
مصریان باستان برای ایجاد رنگهای زنده در آثار هنری خود از رنگدانههای لاکی استفاده میکردند.
رنگ لاکی، قرمز لاکی، کارمین (رنگی در طیف قرمز روشن)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی رنگ
The ancient manuscript was illuminated with a striking lake.
نسخهی خطی باستانی با رنگ لاکی خیرهکنندهای مزین شده بود.
The artist used lake to add intensity to the portrait's background
هنرمند برای افزودن شدت به پسزمینهی پرتره از رنگ لاکی استفاده کرد.
لاکیرنگ، به رنگ لاکی، به رنگ قرمز لاکی
The artist used a lake shade.
هنرمند از سایهای به رنگ قرمز لاکی استفاده کرد.
She wore a dress in a deep laky color that stood out in the crowd.
او لباسی به رنگ لاکی تیره پوشیده بود که در میان جمعیت به چشم میآمد.
پزشکی همولیز کردن، خونکافت کردن (فرایند تخریب گلبولهای قرمز خون که منجر به آزاد شدن هموگلوبین در پلاسمای خون میشود)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
Laking of cells can occur naturally in certain diseases
در برخی بیماریها، همولیز شدن سلولها میتواند بهصورت طبیعی رخ دهد.
Certain toxins can lake blood cells rapidly, leading to dangerous conditions.
برخی سموم میتوانند گلبولهای خون را بهسرعت همولیز کرده و و باعث ایجاد شرایط خطرناکی شوند.
دریاچهی آب شیرین
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «lake» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lake