امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Lymphatic

ˌlɪmˈfætɪk lɪmˈfætɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
لنفاوی، لنف بر، بلغمی، موجد لنف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lymphatic

  1. adjective Lacking energy and vitality or showing such a lack
    Synonyms: listless, lethargic, flagging, lackadaisical, indecisive, languid, languorous, leaden, limp, dull, spiritless

ارجاع به لغت lymphatic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lymphatic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lymphatic

لغات نزدیک lymphatic

پیشنهاد بهبود معانی