فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Onward

ˈɑːnwərd / / ˈɒːn- ˈɒnwəd

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective adverb C1

به‌سوی جلو، به پیش، بجلو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

We moved onward into the forest.

ما به درون جنگل پیش رفتیم.

from the fifth century onward

از قرن پنجم به بعد

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Onward Christian soldiers...!

به پیش، ای سربازان مسیحی ...!

the onward course of events

مسیر رو به پیش رویدادها

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد onward

  1. adverb ahead
    Synonyms:
    forward on forth along on ahead in front moving onwards beyond alee
  1. adverb ahead, beyond
    Synonyms:
    forward on in front forth along moving in front of alee
    Antonyms:
    backward backwards

ارجاع به لغت onward

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «onward» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/onward

لغات نزدیک onward

پیشنهاد بهبود معانی