فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Overly

ˈoʊvərli ˈəʊvəli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • adverb C1
    زیاد، بسیار، بیش‌از‌حد، به‌طور مفرط، فزون‌کارانه، بسیارگرانه، زیاده، زیادی
    • - Don't be overly optimistic!
    • - زیادی خوش‌بین نباش!
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد overly

  1. adverb excessively
    Synonyms: ever, exceedingly, extremely, immensely, immoderately, inordinately, over, overfull, overmuch, too, too much, too-too, unduly, very much
    Antonyms: inadequately, insufficiently

ارجاع به لغت overly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/overly

لغات نزدیک overly

پیشنهاد بهبود معانی