Ramshackle

ˈræmʃækl ˈræmʃækl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
متزلزل، ناپایدار، شل، لکنتی، بدخلق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- a ramshackle old building
- یک بنای قدیمی و سست بنیاد
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ramshackle

  1. adjective falling apart; in poor condition
    Synonyms: broken-down, crumbling, decrepit, derelict, dilapidated, flimsy, jerry-built, rickety, shabby, shaky, tottering, tumble-down, unfirm, unsafe, unsteady
    Antonyms: good, nice, repaired, stable

ارجاع به لغت ramshackle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ramshackle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ramshackle

لغات نزدیک ramshackle

پیشنهاد بهبود معانی