با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Snuggle

ˈsnʌɡl ˈsnʌɡl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adverb
خود را برای گرم شدن یا غنودن جمع کردن، مچاله شدن، جمع شدن، در بستر غنودن، دربرگرفتن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد snuggle

  1. verb cuddle
    Synonyms: bundle, burrow, curl up, grasp, huddle, hug, nestle, nuzzle, snug, spoon
    Antonyms: separate, stay away

ارجاع به لغت snuggle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «snuggle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/snuggle

لغات نزدیک snuggle

پیشنهاد بهبود معانی