فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Troth

trɒːθ / / trɑːθ / / troʊθ trəʊθ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    وفا، وفاداری، پیمان، نامزد کردن، راستی، به‌راستی، از روی ایمان، نامزدی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد troth

  1. noun A promise
    Synonyms: betrothal, engagement, declaration, marriage, promise, pledge, word of honor, fidelity, espousal
  2. noun Faithfulness
    Synonyms: loyalty, plight, truth, fidelity

ارجاع به لغت troth

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «troth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/troth

لغات نزدیک troth

پیشنهاد بهبود معانی