فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Truelove

ˈtruːˌləv truːˈlʌv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    عشق پاک
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد truelove

  1. noun A person who is much loved
    Synonyms: sweetheart, beloved, love, lover, sweetie, darling, dear, honey, minion, precious, sweet, steady

ارجاع به لغت truelove

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «truelove» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/truelove

لغات نزدیک truelove

پیشنهاد بهبود معانی