فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Venial

ˈviːniəl ˈviːniəl

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

قابل عفو، قابل اغماض، بخشیدنی، گناه صغیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The faults of his book are few and venial.

عیوب کتاب او معدود و جزئی است.

mortal sins and venial sins

گناهان کبیره و گناهان صغیره

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد venial

  1. adjective pardonable
    Synonyms:
    forgivable excusable understandable justifiable allowable permissible tolerable defensible okay all right not too bad explainable minor slight trivial not serious

ارجاع به لغت venial

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «venial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/venial

لغات نزدیک venial

پیشنهاد بهبود معانی