امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Voided

American: ˌvɔɪdəd British: ˈvɔɪdɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    voids
  • وجه وصفی حال:

    voiding

معنی‌ها

adjective
باطل، بی‌اعتبار، بدون اعتبار قانونی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
adjective
(نشانهای خانوداگی) میانتهی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد voided

  1. verb Nullify, cancel
    Synonyms: extinguished, vitiated, nullified, negated, invalidated, cancelled, annulled, annihilated, abolished
    Antonyms: validated, sanctioned, permitted, allowed
  2. verb Declare invalid
    Synonyms: evacuated, vacated, emptied, quashed, nullified, wanted, vetoed, vacuumed, spaced, rescinded, repealed, avoided, removed, passed, negated, left, holed, freed, annulled, ejected, drained, dissolved, discharged, depleted, deleted, countermanded, cancelled, bared, invalidated, cleared
    Antonyms: kept
  3. verb Take away the legal force of or render ineffective
    Synonyms: vitiated, invalidated

ارجاع به لغت voided

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «voided» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/voided

لغات نزدیک voided

پیشنهاد بهبود معانی