با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

بخشش به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اهدا، کرم

فونتیک فارسی

bakhshesh
اسم
grant, bounty, bestowal, gift, munificence, largess, generosity, donation

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

- بخشش سخاوتمندانه

- generous donation

- بخشش‌های او به موسسات خیریه سر به میلیون‌ها تومان می‌زد.

- Her donations to charitable organizations amounted to millions of Tumans.
عفو، گذشت

فونتیک فارسی

bakhshesh
اسم
forgiveness, amnesty, pardon, indulgence, remission

- او از ما طلب بخشش کرد.

- He craved our forgiveness.

- او از آن‌ها تقاضای بخشش کرد.

- She invoked their forgiveness.

- برای بخشش گناهان خود دعا می‌کنیم.

- We pray for the remission of our sins.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بخشش

ارجاع به لغت بخشش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بخشش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بخشش

لغات نزدیک بخشش

پیشنهاد بهبود معانی