آخرین به‌روزرسانی:

خواجه به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

مرد فاقد توانایی جنسی

فونتیک فارسی

khaaje
اسم

eunuch, castrated man, castrato

مرد خواجه، مرد مقطوع‌النسل، خصی

a castrated man (or eunuch)

خواجه مردی است که خایه‌هایش بریده شده‌اند

A eunuch is a man whose testicles have been removed

بزرگ، صاحب، سرور

فونتیک فارسی

khaaje
اسم

Khaajeh, lord, owner, master

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

خواجه نظام‌الملک

Khaajeh Nezam-ol-Molk

خواجه حافظ

Khaajeh Haafez

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خواجه

  1. مترادف:
    آغا اخته خصی خواجه‌سرا مقطوع‌النسل
    متضاد:
    خادم
  1. مترادف:
    آقا ارباب بزرگ سرور صاحب سید مخدوم
  1. مترادف:
    بازرگان تاجر دولتمند سوداگر متمول

ارجاع به لغت خواجه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خواجه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خواجه

لغات نزدیک خواجه

پیشنهاد بهبود معانی