nature, instinct, character, inwardness, characteristic, structure, heart, habitude, make-up, temperament, constitution, essence
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
سرشت شکلپذیر جوانی
the malleable character of youth
ایمان من به پاکی سرشت انسان
my belief in the goodness of human nature
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سرشت» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرشت